رنگ سال، یکی از موضوعات بحث برانگیز است. برخی آن را مانند دستوری آسمانی پیگیری میکنند و تلاش میکنند در همه چیز و همه جا آن را لحاظ کنند. برخی دیگر آن را سمبل مصرف گرایی غربی میدانند و ابزاری برای اینکه انواع پوشاک و محصولات مصرفی جدید، بتوانند در میان محصولات قدیمی، جایی برای خود در دل و جیب مشتریها بیابند. بعضی دیگر آن را سلیقهی بخشی از طراحان مد میدانند که میکوشند عقیدهی خود را بر این بازار پیچیدهی پراکنده و پر مدعی، تحمیل کنند.
برخی رسانهها هم انتخاب این رنگ را، دعوا و جنجالی نرم اما سرسختانه بین طراحان مد در سراسر جهان و تلاشی برای قدرتنمایی آنها معرفی میکنند. مستقل از اینکه کدام دیدگاه را بپذیریم، شاید جالب باشد بدانید که لئاتریس آیزمن مدیر موسسه پنتون، غول شگفت انگیزی است که در پانزده سال گذشته، رنگ سال را انتخاب کرده است.
آیزمن، توضیح میدهد که هر سال، نمونهای از رنگ سال به همراه مشخصات آن، در بستههایی مهر و موم میشود و در چمدانهایی قرار داده میشود و مردانی که مسئول جابجایی آن هستند چمدانها را به شرکتهای مهم مطرح و طرف قرارداد میبرند و توافقنامههای مکتوبی امضا میشود که تا لحظهی خاصی که پانتون اعلام میکند بستهها باز نشوند و وقتی بستهها باز شد، سایتهای خبری و اقتصادی و طراحی، تلاش میکنند گوی سبقت را در اعلام محتویات این چمدانهای شگفتانگیز از یکدیگر بربایند!
رنگ سال ۲۰۱۵ توسط این موسسه، رنگ مارسالا (بالای این نوشته و در طراحیهای زیر) اعلام شد و منابعی مانند وال استریت ژورنال، و یا گاردین، مفتخرانه تلاش کردند اعلام کنند که در نشر این خبر پیشتاز هستند!
متمم، وابستگی به چنین روندهایی یا بی توجهی به این روندها را یک انتخاب شخصی میداند. اما در عین حال، مستقل از سرفصلهای خبری جهان، آرزو میکند رنگ بیش از گذشته به زندگی ایرانی بازگردد. فرهنگی که امروز، کمتر از هر زمان دیگری به رنگ توجه میکند و انتخابهای لباس و پوشاک، لااقل در فضاهای عمومی به سمت رنگهایی سرد و مرده حرکت کرده، زمانی برای تزیین پنجرهی کوچکترین خانههایش هم، از دهها تکه شیشهی رنگی مختلف استفاده میکرد…