به گزارش اقتصاد مقاومتی، در روزهایی هستیم که مبارزه با قاچاق پوشاک رنگ و بوی خاصی به خود گرفته است و مافیای قاچاق پوشاک از سوراخ های خود بیرون آمده اند و علنا در برابر قانون ایستادگی می کنند.
به همین منظور و جهت یادآوری به مسئولین گوشه ای از اهمیت مبارزه با قاچاق پوشاک را خاطر نشان می شویم:
1- ایجاد رفاه عمومی و رضایت از حکومت
الف- رفاه عمومی و رضایت از حکومت زمانی ایجاد می شود که ثروت عمومی تولید شود و این ممکن نیست مگر با تولید و تولید نیز ممکن نیست مگر با سرمایه گذاری و سرمایه گذاری نیز ممکن نیست مگر با احساس امنیت اقتصادی.
برای ایجاد حس امنیت اقتصادی سرمایه گذار باید امیدوار به بازگشت سرمایه و همچنین سود فروش باشد که با وجود حضور کالای قاچاق سرمایه گذاران به جای تولید ترجیح می دهند سرمایه خود را در بانک گذاشته و سود بانکی را با اطمینان و بدون زحمت و ریسک ورشکستگی دریافت کنند.
2- اشتغال
الف- بنا به ادعای مسئولین حداقل 6/2 میلیارد دلار قاچاق در این حوزه وجود دارد که اگر هر 10هزار دلار قاچاق سبب بیکاری یک نفر شود در سال گذشته قاچاق پوشاک سبب بیکار شدن حداقل 260هزار نفر شده است.
ب- از سویی بنا به ادعای مسئولان اگر فقط حوزه پوشاک از لوث وجود پوشاک قاچاق و وارداتی خالی شود امکان ایجاد شغل برای 600 تا 700هزار نفر در این حوزه وجود دارد
3- سلامت
به علل مختلف پوشاک قاچاق دارای خطرات جدی برای سلامت مردم هستند
الف- نامشخص بودن مواد اولیه تشکیل دهنده پوشاک قاچاق
ب- نامشخص بودن شیوه و مکان تولید پوشاک قاچاق
ج- نامشخص بودن شیوه حمل و نقل پوشاک قاچاق
د- نامشخص بودن مکان نگهداری پوشاک قاچاق در خارج و داخل کشور
ه- نامشخص بودن درجه کیفی پوشاک قاچاق
و- نامشخص بودن دسته چندم بودن پوشاک قاچاق (احتمال اینکه کسی قبلا این پوشاک را پوشیده باشد و بیماری خاصی، مخصوصا بیماری پوستی داشته باشد)
ز- احتمال بیوتروریسم بودن پوشاک قاچاق(نازایی و سرطان و ...)
4- فرهنگ
پوشاک قاچاق از چند بعد می توانند به فرهنگ ما هجمه داشته باشند
الف- هجمه فرهنگی با نوشتار یا تصاویر نامناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی
ب- هجمه فرهنگی با پوشش خاص گروه های شیطان پرستی و ضددین
ج- همجمه فرهنگی با پوشاک متناقض با فرهنگ ایرانی اسلامی از لحاظ پوشش مثل مانتوهای شیشه ای یا دکمه باز یا جین های پاره و پوشاک بند نما
د- خودباختگی فرهنگی در برابر کالای غربی که سبب جذب مردم به خرید کالای خارجی می شود تا جایی که تولیدکننده داخلی مجبور می شود جهت عرضه کالای خود ادعای نماید که پوشاک خارجی هستند.
ه- افزایش مصرف گرایی با توجه به رقابت در پوشش پوشاک جدید اعلام شده توسط برندها (نیوکالکشن ها)
از طرفی با توجه به الگو قراردادن ایران توسط بخشی از مسلمانان جهان موارد بالا می تواند از طریق پوشاک ایرانیان بر نوع پوشش و فرهنگ کشورهای مسلمان تاثیرگذار باشد و به جای کمک به رشد فرهنگی مسلمانان آنان را به سمت غرب گرایی و مصرف گرایی سوق بدهد.
5- اقتصاد
قاچاق در حوزه های مختلف ضربات جبران ناپذیری بر بدنه اقتصاد کشور می زند که به برخی از این موارد اشاره می کنیم
الف- کاهش درآمدهای دولتی (عوارض گمرکی و مالیات) که سبب کاهش خدمات دولت می شود
ب- عدم توان رقابت تولیدکنندگان داخلی و واردکنندگان قانونمند با قاچاقچیان پوشاک: تولیدکنندگان باید علاوه بر حق بیمه و حقوق کارگران، عوارض و مالیات پرداخت کنند و واردکنندگان قانونی نیز عوارض گمرک و مالیاتی ولی قاچاقچیان هیچ مالیات و عوارضی پرداخت نمی کنند و با کمترین ریسک بیشترین سود را می کنند که سبب گرایش افراد از تجارت سالم به سمت قاچاق می شود.
ج- به هدررفتن یارانه پنهان و سرویس های کشور برای حمل و نقل و عرضه پوشاک قاچاق
د- اتلاف منابع ارزی
ه- ناتوانی در پیشبینی دقیق از شرایط برای عاملان اقتصادی
و- شفاف نبودن مزیتهای نسبی در اقتصاد
ز- کاهش تولید ناخالص داخلی واقعی
ح- از بین رفتن امنیت اقتصادی
ط- افزایش مشاغل کاذب مثل چتربازی، دستفروشی، کولبری، ته لنجی، شوتی و ...
ی- تولید و اشتغال به صورت جداگانه توضیح داده شد که کاهش شان منجر به کاهش درآمدهای دولت می شود
و...
6- امنیت ملی
مطمئنا مهمترین عامل امنیتی یک جامعه سلامت روانی و بدنی است که به راحتی با پوشاک قاچاق امکان ورود انواع بیماری ها به کشور وجود دارد و از طرفی با تهاجم فرهنگی پایه های انسجام ملی و تلاش برای حفظ کیان اسلامی از بین برود.
از سویی رونق تولید سبب افزایش اشتغال مخصوصا در بخش جوانان می شود که قاچاق با از کارانداختن چرخ های تولید سبب افزایش بیکاری می شود که بیکاری به نوعی مادر بخش عمده ای از آسیب های اجتماعی است که از میان آنها در چرخه ای روشن می توان به موارد زیر اشاره نمود.
1- افزایش یاس و ناامیدی ملی و اجتماعی و بدبینی به حکومت
2- افزایش بزهکاری و جرم علی الخصوص قاچاق، سرقت و زورگیری
3- افزایش تنش و نزاع بر اثر افزایش خشم از مشکلات مالی و اجتماعی
4- افزایش محکومین مالی بر اثر ناتوانی برای بازپرداخت بدهی
5- افزایش طلاق
6- افزایش اعتیاد
7- افزایش خودکشی
8- افزایش خیانت
9- افزایش بی تفاوتی در قبال مسائل ملی و محلی (کاهش مشارکت مردم در مسائل اجتماعی)
10- افزایش دین گریزی (اگر فقر از دری وارد شود ایمان از در دیگر خارج می شود)
و ...
مجموعه عوامل بالا علاوه بر معضلات دیگر می تواند پایه های هر حکومتی را سست نموده و سبب سقوط حکومت ها شود که باید با دید جدی امنیت ملی به این موضوع نگریست چراکه مطمئنا کسی که بر اثر بیکاری یا ورشکستگی کار و زندگی و خانواده را از دست داده باشد و چیزی برای از دست دادن نداشته باشد، برای خود و جامعه می تواند به فردی خطرناک تبدیل شود.